لبخند زدن، یک دختر جوان یک فالوس غول پیکر بزرگ یک سیاه پوست را سفت کرد. اما این یک لبخند دلسوز نبود، اما یک لبخند که یک ماسک وحشت را پنهان می کرد، زیرا اندازه فالوس به سادگی غیر طبیعی بود. او غول پیکر بود، او عظیم بود و دختر جوان باور نداشت که بتواند به سوراخهایش فشرده شود. اما زمانی که او هیجان زده شد، فالوس نه تنها قادر به فشردن بود، بلکه او را نیز فریاد زد. اینجاست!